طلایی
خیلی از اوقات زمانی که در کودکی مادر و پدر سر قول و قرار خود به من نایستادهاند برای من آیندهای وجود ندارد. برای من فقط حال وجود دارد.
همونطور که باراها عرض کردم امروز برای من مهمتر از فرداست. روزی که آدمها امروز برایشان مهمتر از فردا باشد، یعنی درد امروز بیشتر از درد فرداست، لدت امروز بیشتر از لذت فرداست، من همیشه امروز میرم دنبال لذت و نه درد؛ و در نتیجه همیشه عقبم همیشه کارام در آخرین لحظهست و وقتی که چارهای ندارم و زیر فشار هستم و میدونم خطرات جدی منو تحدید/ تهدید میکنه و درد من رو چند برابر میکنه.
در حالی که آدمهای موفق دنیا، آدمهای خوشبخت دنیا، آدمهای سالم دنیا، معتقدن امروز مساویست با فردا، و روزی که آدم باور کنه درد امروز مساویت با درد فردا اونوقت هست که ترجیح میده درد رو امروز بکشه برای این که فکر درد فردا اولاً، درد رو بیشتر میکنه و امروز رو خراب میکنه، درحالی که من اگر درد رو امروز بکشم درد اهمیتش کمتر میشه و لذت رو به فردا موکول کردم، لذت افزایش پیدا میکنه و برندهام.
روزی که انسان به استقبال ضرر و خطری میره و یا لذت یا پاداش رو به تأخیر میاندازه زندگی رو برده، مهم اینه که آدم قبول کنه و تداوم و استمرار داشته باشه.... همینقدر که درد رو نگه میداریم این درد رنج آورتر و دردآورتر میشه و تمام برنامهها و لحظهها رو خراب میکنه و انسان رو با مشکل روبهرو میکنه.
درد امروز خیلی کمتر از درد فرداست.
آدم سالم آدم خوشبخت و آدم موفق در این مرحله زندگی میکنه، یعنی کارهای مهمی که فوری نیستند؛ بنابراین، نه اضطراب داره و نه استرس داره و نه فشار روانی اجتماعی عجیب غریبی روشه و در نتیجه به فرد اجازه میده به موقع کاراش رو بکنه، اگر شما توی این خونه شماره 4 باشی که کارایی که مهمن رو انجام میدی ولی چون فوریتی ندارن برنامه براش میریزی، شما معمولاً گرفتار شماره 1 که هم مهم و هم فوریست نمیشی، شرایط استثنا و تصادف رو بذارید کنار؛ ولی تمام آدمهایی که گرفتار کارهای emergency میشن به خاطر اینه که کارهای مهم رو انجام نمیدن، من به دندونم توجه نمیکنم یه شب دندون درد پوست من رو میکنه مجبورم برم بیمارستان، خونه شماره 2 هم که قرار نیست من سراغش برم که نه مهمه و نه فوری مهم اینه که ما با زیرکی و آگاهی و بدون نگرانی خونه شماره 3 رو هم نریم که فوری بود اما مهم نیست، چیزایی که فورین در رو میزنن اما مهم نیستن رو من برای چی باید جواب بدم؟ وقتی کار دارم؟
نتیجه، آدم سالم موفق خوشبخت میره خونه 4، کارایی که مهمن و فوری نیستن، اولی که اتفاق نمیافته اگر اتفاق افتاد که خب ناچار بهش میرسه، دومی و سومی هم نداره، مشکل تنبلی مال آدمی هست که میره خونه 2 و 3، یعنی یا میره خونه کارایی که نه مهمن و نه فوری و یا میره سراغ کارایی که فورین ولی مهم نیستن، نتیجه چی میشه؟ از شماره 4 عقب میافته و گرفتار خونه 1 میشه.
- ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۱۴:۴۱