جیزز
به روز نایس بعد از پیروزی فکر میکنم، البته شاید خیلیم نایس نشه چون والدین مخالفن کاملا ولی دازنت مدر، حیف که یه دوست پسر جوون و سرحال ندارم که بغلم کنه و تو میدون شهر تو هوا بچرخونتم، بعدم با هم بریم،کلاپی چیزی ... نه، دوست پسر نه، نمیشه یه پسر باشه که دوستت باشه و قوی باشه که بتونه ببرتت تو هوا و بچرخونتت؟ چرا من از این مدل ریلیشنشیپا ندارم؟ این چه سلیقه خاک تو سریه که من دارم از پیر پاتالا خوشم میاد، تقصیر این هنر پیشه های جذاب سن بالای هالیووده، تقصی جانی دپه اصلا، آدم باید یه دوستِ پسر داشته باشه که یه سری جاها رو بتونه باهاش بره، مثلا فردای آزادی من اگر آلاگارسون کنم و تنهایی پاشم برم تو خیابون که برسونم خودمو به کلاب، کی میخواد منو اسکورت کنه که پیرمردای چشم چرون باباغوری تخم نکنن نگاه بندازن به من؟
به خدا آدم میترسه از این پیرمردا، خوبه جفت پا لب گورن و اینطورین.
اصلا اعصابم خورد شد. خودم سلاح سرد میبرم چشماشونو درمیارم که بقیه هم راحت شن، حتی پسرا!
- ۱۳ آبان ۰۱ ، ۱۷:۳۲