حساسیت
انسان تنها جانداری است که برای پشیمان شدن، گریستن، جبران کردن و باز به راه افتادن آفریده شده است.
این حق انسان نیست که اشتباه کند، این محکومیت اوست. (فکر کنم از مردی در تبعید ابدی نادر ابراهیمی باشه!)
چه راه هایی نرفتم و چه کتابهایی که نخوندم و چه زبانهایی که بلد نیستم و اووووووههه.....
حالم خوب نیست، همش دارم میجنگم، از همون اردیبهشت لعنتی که اومدی تو زندگیم و از اون کافه خنار که باهم رفتیم و عین لبو سرخ شده بودی، میجنگم برای هویتم. برای اینکه تبدیل نشم به اون زنی که تو سری خور باشه و محتاج.
کمبود محبت دارم قبول، تو هیچ داروخونهای ویتامین محبت ندارن قبول، از ضعفم سواستفاده کردی قبول، اما من روشنتر از اونیم که تو و بقیه فکر میکنین، چرا؟ چون من خودم خودمو تحلیل میکنم، خودمو سعی میکنم بشناسم مثلاً الان میدونم که کمبود محبتم نقطه ضعفمه و با دونستن این موضوع بلاهایی که امثال تو در آینده احتمالاً قصد میکنن سرم بیارن رو خنثی میکنم، زیبایی از دید من با زیبایی از دید تو و بقیه فرق داره خیلیم فرق داره، برای من زیبایی این نیست که مردم بهش خیره بشن، از نظر من این بیشتر شبیه بدبختیه تا زیبایی، برای من زیبایی یعنی خنده صادقانه مادرم و شادابی روحی پدرم، برای من مسائل بزرگتر از تصور تو و اطرافیانمه، برای همین درکم نمیکنید. برای همینه که بغضم به سختی میشکنه و خیلی وقته که گردو شده و چسبیده بیخ گلوم، من حسش میکنم توام اگه لمسش کنی شاید متوجه بشی.
بد موقع اومدی و با بد آدمی بازی کردی آقای ح.
+: من بعد قبل از اینکه حرفهای بقیه رو مبنا قرار بدم برای تصمیماتم، به احساس درونیم نسبت به محرکهای بیرونی اهمیت خواهم داد.
- ۱۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۰۸