andromeda

Floating in space

andromeda

Floating in space

روزمره

يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۲۵ ب.ظ

هی به خودم یادآوری میکنم ه احساس درونت نسبت به آدما اعتماد کن، انقدر عزت نفسم خرد شده که خیلی اوقات متوجه میشم چقدر سخته که جلوی مهر طلبی و خایه مالیمو بگیرم، به خاطر همین هی به خودم یادآوری میکنم چون اصلا  ابدا نباید یادم بره

30 آذر میشه یک ماه که من حضوری میرم استدیو/دفتر؛ نظم زندگیم به اندازه زیادی افزایش پیدا کرده و تحرکمم همینطور

دلم میخواد یه ورزشی انجام بدم مثلا ژیمناستیک ولی دوست ندارم خیلی تو زحمت بیوفتم چون همنجوریشم انرژیم کمه، دارم تمرین میکنم که غیر از نرمش و دراز نشست روزی نیم سات تو خونه ورزش کنم اگر pms اجازه بده.

هنوز کارت تبریک یلدای امسال رو هم طراحی نکردم...

  • ۲۶ آذر ۰۲ ، ۲۰:۲۵
  • mary maryiaie

مار

پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۴۸ ب.ظ

اووووففففف

چه حرفایی باید بزنم و نمیزنم، نمیزنم چون اصلا ارزش ندارن ولی مهمن اما از طرفی نمیزنم چون امید دارم به اینکه این اتفاقا یه روزی پاک میشه از مغزم و روحم و جسمم و ....

فکر کنم میشه نمینویسم از اون اتفاقات چون نمیخوام هیییییچ کجای دنیاااا ردی نشونی چیری از اوون اتفاقات بددد باقی نمونه،

اما، یه رد کمرنگ میمونه. اونم این نوشته‌ست. یه رد محو. برای دوباره گزیده نشدن از یک سوراخ.

  • ۱۳ مهر ۰۲ ، ۲۳:۴۸
  • mary maryiaie

هزار تا راه...

يكشنبه, ۹ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۱۷ ب.ظ

اگر تو این سه سالی که کار میکنم پایه حقوقیم قانون کار بود الان کلی سرمایه داشتم، دارم فکر میکنم بیخیال رشته تخصصی بشم و بزنم به بازار پول دربیارم و زندگیم رو نجات بدم، وقتی پول نداری انگار هیچی نداری در واقع...

تو شهرستان رشته تخصصی من به هیچ کجای هیچ کس نیست. من عین یه آدم بیکار و علاف میمونم...

:(((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((

  • ۰۹ بهمن ۰۱ ، ۲۳:۱۷
  • mary maryiaie