مار
پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۴۸ ب.ظ
اووووففففف
چه حرفایی باید بزنم و نمیزنم، نمیزنم چون اصلا ارزش ندارن ولی مهمن اما از طرفی نمیزنم چون امید دارم به اینکه این اتفاقا یه روزی پاک میشه از مغزم و روحم و جسمم و ....
فکر کنم میشه نمینویسم از اون اتفاقات چون نمیخوام هیییییچ کجای دنیاااا ردی نشونی چیری از اوون اتفاقات بددد باقی نمونه،
اما، یه رد کمرنگ میمونه. اونم این نوشتهست. یه رد محو. برای دوباره گزیده نشدن از یک سوراخ.
- ۰۲/۰۷/۱۳